طراحی داخلی به هنر و علم تغییر فضای یک اتاق یا ساختمان، جهت ایجاد کردن محیطی سالمتر که از نظر زیبایی شناسی هم برای کابراناش بهتر باشد، میگویند.
طراح داخلی کسی هست که، این چنین پروژههایی را میپذیرد، برایشان پژوهش میکند، برنامه ریزی و مدیریت میکند.
طراحی داخلی یه حرفه چند بعدی است به این معنی که شامل توسعه کانسپت، طرح ریزی فضا، بازرسی فضا، برنامه ریزی، پژوهش، ارتباط با سهامداران پروژه، مدیریت پروژه و در نهایت اجرای طراحی میباشد.
طراحی داخلی در مقایسه با آرایش دادن به فضا (دکور فضا) بیشتر بر روی برنامه ریزی، طراحی کاربردی و استفاده موثر از فضا تمرکز دارد.
طراحی داخلی فرایندی جهت شکل بخشیدن به فضای داخلی از طریق طراحی کف – سقف و دیوارها است. در واقع طراحی داخلی به فعالیت انسان ها بسیار وابسته است و میتوانیم آن را به صورت هنر و دانش درک رفتار انسان ها تعریف کنیم.
در واقع طراحی داخلی کاربردی ترین هنری است که وجود دارد زیرا که برخلاف یک نقاش هدف اش خلق اثر هنری نیست که صرفا زیبا باشد یا مانند یک صنعتگر هدفش محصولی کاربردی باشد بلکه میتواند ظریف تر باشد؛ فرایندی که از معماری آغاز و به دکوراسیون داخلی ختم میشود .
اگر طراحی داخلی را جزء یک فعالیت انسانی بشمار بیاوریم، میتوان مدعی شد که دارای پیشینه ای طولانی میباشد اما عنوان طراح داخلی که به عنوان یک تخصص میباشد اخیرا بیان شده است.
اکثر متخصصان آغاز این صنعت را اوایل قرن بیستم و مطرح شدن دکوراسیون داخلی را جدا از معماری میدانند.
در دهه ۱۹۴۰ عناوین طراحی داخلی و طراح داخلی توسط افرادی که خدماتی در این عرصه ارائه میدادند، مورد توجه قرار گرفت. پس از جنگ جهانی دوم، در زمان پیشرفت اقتصادی کشورها، مراکزی همچون مدارس، هتل ها، ادارات و فروشگاهها از لحاظ ترکیبات فضایی و ساختاراهمیت زیادی یافتند.
نتیجه معماری پیچیده و پیشرفت جامعه که در اثر توسعه و پیشرفت فرآیندهای صنعتی میباشد، صنعت طراحی داخلی است.
آنچه باعث پیشرفت حرفه طراحی داخلی شده است،توجه به رفاه و راحتی کاربر و کاربرد مفید فضا است.
از آنجائیکه در قرن هفدهم، هجدهم و اوایل قرن نوزدهم شاهد دلواپسی ساختمان سازها از جهت دکوراسیون داخلی بوده ایم، صنعتگران و هنرمندان برای تکمیل طرح داخلی ساختمان ها به کمک معماران رفتند.
گاها ممکن است دو حرفه طراحی داخلی و دکوراسیون داخلی را به صورت اشتباه به جای یکدیگر استفاده کنند. حال آن که این دو حرفه کاملا از یک دیگر جدا بوده و هر کدام اهداف متناسب با خود را دارند. طراحان دکوراسیون بر خلاف طراحان داخلی نیازی به دانش و مهارت های آکادمیک نداشته و با شرکت در دوره هایی چون بررسی سبک ساختمان ها، مبلمان، چیدمان و … می توانند حرفه خود را توسعه و پیشرفت دهند. طراح دکوراسیون وظیفه چیدمان مناسب و ایجاد هماهنگی میان وسایل و فضای یک ساختمان را دارد و کار او پس از اتمام کار طراح داخلی آغاز می شود.
اما طراحان داخلی با برنامه ریزی فضاهاف عایق ها، پوشش ها و کفپوش ها، درب و پنجره، ورودی ها و هر چیزی که جزئی از یک سازه می باشد، سروکار داشته و با مهندس ناظر، مدیر پروژه و کنترل پروژه و سایر کارمنان در یک پروژه در ارتباط و همکاری می باشند.
• یک اتاق باید با توجه به کاربرد خود ایجاد شود.
• اجزای استفاده شده در اتاق باید در فرد سبب ایجاد شوق و شادی کرده و موجب بی حوصلی او نگردند.
• هارمونی و توازن در اجزا باید وجود داشته باشد.
• اصلی ترین و مهم ترین مرحله انتخاب رنگ مناسب می باشد.
در مرحله اول طراح باید تمامی اطلاعاتی را که کارفرما یا سفارش دهنده کار از او می خواهد را جمع آوری کرده و فهرستی از اولویت ها و اهمیت های آن ها ایجاد کند. در این مرحله سبک طراحی داخلی مشخص خواهد شد.
در این مرحله اطلاعات فنی چون ابعاد و اندازه های سایت پروژه، میزان نورگیری، موقعیت فضاهای همجوار و … جمع آوری می شود.
طراح با استفاده از ذهن خلاق خود و اطلاعات جمع آوری شده، طرحی را در ذهن خود خلق می کند.
این مرحله یکی از مراحل اصلی طراحی می باشد که طرح ذهنی باید به صورت کامل بر روی کاغذ پیاده شود.
در این مرحله تمامی جزئیات به صورت دقیق به کمک اصول نقشه کشی ترسیم می گردد.
در این مرحله طراح طرح خود را با تکیه بر نقشه های سه بعدی و با زیباسازی آن ارائه می کند.
در مرحله آخر باید تقشه ها تکثیر شده و در اختیار کارفرما قرار بگیرند. به طور معمول از ارائه نقشه اصلی جهت جلوگیری از دزدیدن آن خودداری می شود.
همانطور که گفتیم یکی از اصلی ترین و مهم ترین مراحل در طراحی داخلی، انتخاب رنگ مناسب می باشد. جهت یافتن بهترین رنگ پاسخ چند پرسش می تواند به ما کمک کند. برای مثال در این اتاق چه فعالیتی انجام می شود و رنگ های طبیعی در آن چه رنگ هایی است؟ و یا این اتاق به چه میزان نور و روشنایی احتیاج دارد و نیازمند محیطی شاد است یا آرام؟
انتخاب رنگ مناسب و الگو های آن بسیار اهمیت دارد. برای مثال رنگ های روشن در محیط های آرامش و سکون استفاده شده و سبب بزرگتر و فضادار شدن اتاق می شوند. حال آن که رنگ های پررنگ و تند، اندکی محیط را کوچک کرده و در سنت گرایی محیط تاثیر می گذارند.